سنگ

توسط0
2283
سنگ

نویسنده : فرانک لوید رایت 
ترجمه : فرزانه طاهری

معنای مصالح
مقدمه

منطقه میان مدیسون و جانزویل در ایالت ویسکانسین بستر قدیمی توده یخ شناوری در عهد باستان است. حفره های عظیم شنی فراوان را می توان در این منطقه یافت که در جایی توده هایی از سنگجوشهای زردرنگ را نمایان می کند و در جاهای دیگر زیر مزارع سبز نهفته است.توده هایی عظیم، پاکیزه و طلایی، همیشه آنجا زیر آفتاب به انتظار آرمیده اند و هرگز نمی شود که از آنجا عبور کنم و به هیجان نیایم . ردیف کارخانه های گردگرفته تولید سیمان را تجسم نکنم که این گرد جادویی را به حدی نرم می کنند که می توانم همه چیز را به هر شکلی که مایل باشم بیافرینم و تا بی نهایت به اراده خود با آن کار کنم.

کارگاه الوار سازی

به کارگاه الوار سازی هم که می روم و توده های تیرها و تخته ها و چوبهای ساختمانی تازه را به اندازه های مختلف می بینم، همیشه رایحه اش را با نفسی عمیق فرو می برم – جنگل را در وجود آنها می بینم و نیز فرایندهای بریدن و شکل دادن آنها در مقیاس متر و سانتیمتری که معمار تعیین کرده است و دلم میخواهد همه اش را به دستم می سپردند.

معانی مصالح برای نویسنده

تخته سنگهای معدن سنگ برایم داستان می گویند و همواره حسرتی رادر دلم زنده می کنند. چین خوردگیهایشان چیزی را به من القا می کند و شکلبندیشان هویت دارد. دوست دارم بنشینم و چنان که هستند لمسشان کنم. بیشتر وقتها به خود گفته ام که اگر روزی قرار شد بناهای یادبود . عظیمی بسازم، به گراند کنیون آریزونا می روم و آنجا به چگونه ساختن این بناها می اندیشم.

ساختمان آدیتوریوم

وقتی در آن اوایل که شاگردی استادم را می کردم از برج سنگی عظیم ساختمان آدیتوریوم به سوی جنوب می نگریستم، از دیدن نور سرخ فام کوره های ذوب فولاد بسمر در جنوب شیکاگو دچار همان احساس هیجانی می شدم که پیشتر از خواندن هزار و یکشب به من دست می داد .

کوره سنگ

به احساس وحشت ورمانس و گدازش مهارشده کوره! که گنجینه های کانی و شیمیایی را در آنها در حرارتی باور نکردنی بر بستری از خاک رس می پزند و بس تا به همه رنگهای رنگین کمان و به هر شکل قابل تصوری در آیند و هرگز هم گذشت زمان آنها را در هم نشکند و فقط خشونت با بی دقتی انسان بتواند در آنها تاثیر بگذارد. شنیدن صدای غرش خفه شده در درون این کوره های عظیم افسونم می کرد.همیشه مجذوب انگشت شست و سبابه کوزه گر می شدم که به مهارت تمام آن توده نرم چرخان بر چرخ خود را می فشرد و توده در زیر انگشتانش شکل می گرفت، مجذوب حباب شیشه در انتهای لوله باریک می شدم که دم شیشه گر و چرخش ماهرانه دستش بدان شکل می بخشید. چیزی داشت زاده می شد.

رابطه معمار با مصالح سنگ

معمار می تواند با «مصالح » خود همان کاری را بکند که استادان با رنگمایه با صوت کرده اند، با سایه روشنهایی به همان ظرافت و ترکیباتی به همان گویایی – چیزی بیافریند که شاید از پس مرگ آدمی نیز همچنان برجای باشد.سنگ، چوب، سفال، شیشه، رنگمایه و سنگجوشها، فلزات، گوهرها – همه و همه در اندرون سختکوش آسیا و کوره و ماشین شکل می گیرند تا به مدد مهارت دست انسان به خواست معمار جامه عمل بپوشانند. همه اینها در اختیار او قرار دارند، درست مثل قامی که به دست اوست و با آن علایمی را نقش می کند که می خواهد و اراده می کند. اگر به خوب میل کند، آن وقت کاربرد و زیبایی حاصل کارش با آن خلقتی که خود او مخلوق آن است همنوا خواهد بود. اگر به ناصواب میل کند، آن وقت زشتی و اتلاف حاصله توهینی خواهد بود از جانب مخلوق به کل خلقت.

این «مصالح » گنجینه های انسان هستند.

اینها هدایای طبیعت اند به حساسیتهایی که خود عطایای طبیعت اند.
به مدد این عطایا، داستان و ترانه انسان بافته خواهد شد، درست همان گونه که زمانی بر پاپیروس نقش می بست و حال بر کاغذ. هر یک از این مصالح پیام خاص خود را دارد و به گوش هنرمند خلاق ترانه خاص خود را می خواند.

انتخاب مصالح سنگ

با گوش سپردن به این ترانه ها می تواند کاری کند که دوتایشان هماواز شوند و در خدمت انسان بخوانند یا اگر دوست داشت، از تکخوانی آنها حظ ببرد. شاید هم ترانه مه صدایی را ترجیح دهد.البته راحت تر آن است که بگذارد تکخوانی کنند با دو صدایی بخوانند نه چند صدایی.تکنوازی را راحت تر می توان رهبری کرد تا ارکستر را.

رنگ آمیزی مصالح سنگ

پس بهتر است با رنگ آمیزی محدود اما تخیل بیشتر کار کرد تا با تخیل کمتر و رنگ آمیزی بیشتربنابراین هروقت که امکان دارد، از مصالح واحد استفاده کنید، مگر وقتی که کاربرد مصالح اضافی همخوان بر زیبایی لازم یا ضرورت توأم با زیبایی مطلوب با اجتناب ناپذیر – بیفزاید.هر یک از مصالح به زبان خاص خود سخن می گوید، درست همان طور یا شاید به این دلیل که خط و رنگ حرف می زنند.هر کدام داستانی دارند.

معماریهای جهان در رابطه با سنگ

در اغلب معماریهای جهان سنگ را مجبور کرده اند ادای چوب را در آورد.
حتی در کهنترین فرهنگها مثل تمدن چین، ساختمانهای عظیم سنگی ادای تیر و ستونبندی چوبی را در می آورند.
عینا ادای برجهای عظیم ساخته از تیر و دیرک چوبی را در می آورند با کنده کاریهایی شبیه کنده کاری روی چوب ، درست شبیه تیرهای چوبی سلفشان که دوام نیاورده اند. شکی نیست که در معماری، چوب اول به کار رفته است . خیلی بیشتر از سنگ از آن استفاده می کردند. تصور از فرمهای مختلف که با تصورات خاص از زیبایی در این نوع استفاده از چوب تداعی می شد، مصالح با دوام تر را بی خبر از ماهیت آنها گرفت و آنها را در تصور خود از چوب منبت کاری شده به بند کشید.

سنگ  کهنترین سابقه را در مصالح معماری داراست

سنگ از لحاظ فرم کهنترین سابقه را در مصالح معماری دارد،
بگذریم از اینکه خود سنگ هم فرمهایی ارائه می کرد که پیش از آن با چوب ارائه می شده است. بنابراین، از بنای سنگی سالیزبوری تا بناهای سنگی قوم مایا ۔ معماری نخراشید؛ کاهنان – رامشگران که تالیسین هم جزوشان بود، تا عصر طرح و نقشهای بسیار کنایی و پیچیده گوت ها – که می توان گفت عمر ساختمانهای سنگی در این دوره به پایان رسید – سنگ مقام اول را داشته است.

نظر بدهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نام شما:*

وبسایت:


دیدگاه شما